رسانه تصویری تحلیلی بهمن، گروه سیاست: به مناسبت عید غدیر جمعی از کارگزاران دولتهای یازدهم و دوازدهم با حسن روحانی دیدار کردند. روحانی در بخشی از این دیدار به تحلیل روابط خارجی ایران پرداخته است. او طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» که در دوازدهم آذرماه سال ۹۹ به تصویب مجلس رسید را یکی از موانع احیای برجام در زمان دولت خود دانسته است. « ای کاش گرفتار مصوبه برجامی مجلس نمیشدیم تا میتوانستیم در اسفند ۱۳۹۹ برجام را احیا کنیم»، این بخشی از سخنان روحانی در این دیدار است.
قانون اقدام راهبردی چرا شکل گرفت؟
آمریکا در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، در زمان ریاست جمهوری ترامپ، رسماً از برجام خارج شد. نکتهی غم انگیز و جالب ماجرا این بود که در مقابل خروج ترامپ از برجام، دولت ایران هیچ راهکار مشخصی برای مقابله با این اقدام نداشت. آمریکایی ها با علم به این انفعال خروج از برجام را عملی کردند. شهادت سردار سلیمانی در ۱۳ دی ماه ۹۸ و شهادت
آمریکا در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷، در زمان ریاست جمهوری ترامپ، رسماً از برجام خارج شد. نکتهی غم انگیز و جالب ماجرا این بود که در مقابل خروج ترامپ از برجام، دولت ایران هیچ راهکار مشخصی برای مقابله با این اقدام نداشت. آمریکایی ها با علم به این انفعال خروج از برجام را عملی کردند.
محسن فخری زاده در هفتم آذرماه ۹۹ نشان از وقاحت بیشتر دشمن غربی بود. در حالی که پاسخهای نظامی به این اقدامات صورت گرفت اما باز هم دستگاه دیپلماتیک ایران منفعلانه زمان را از دست میداد. اعتماد سازی و صورتبندی یک چهرهی موجه از خود نهایت تلاشی بود که دولت سابق، قبل و بعد از این ماجرا در پی گرفته بود. علاوه براین ها شروط رهبری که در نامهی ۲۹ مهرماه ۹۴ ایشان به حسن روحانی تصریح شده است هم مورد بیتوجهی دولت قرار گرفته بود. در این شرایط مجلس شورای اسلامی در دوازدهم آذرماه سال ۹۹ طرح اقدام راهبردی را به تصویب رساند. این قانون نه تنها سدی در برابر زیادهخواهی آمریکا وکشوهای اروپایی مذاکره کننده ایجاد کرد بلکه موجب تقویت دیپلماسی کشور شد.
بدون حضور ترامپ و بدون قانون اقدام راهبردی
برجام در زمانی به تصویب رسید که نه خبری از قانون اقدام راهبردی بود و نه خبری از ترامپ. این در حالی است که دولت سابق از حمایتهای رهبری نیز سود میبرد. اما سوال مهم این است که با وجود همهی این ظرفیتها نفع برجام برای کشور چه بود؟ «تقریبا هیچ» بهترین توصیف کنندهی انتنفاع ایران از برجام است.
قانون اقدام راهبردی چه کارویژهای دارد؟
قانون اقدام راهبردی، مشتمل بر نه ماده و دو تبصره در جلسه علنی روز چهارشنبه مورخ دوازدهم آذرماه یکهزار و سیصد و نود و نه مجلس شورای اسلامی تصویب شد و در تاریخ ۱۲/۹/۱۳۹۹به تأیید شورای نگهبان رسید. متریال مذاکراتی مورد توجه آمریکا برای توافق، محدود سازی برنامهی هستهای ایران است. خواستهی ایران هم در قبال محدودیت برنامه هستهای، رفع تحریمها است.
در روند اجرای برجام و بعد از خروج از آن، آمریکا خواستههای خود را عملی میدید اما ایران بود که ماده خام مذاکراتی خود را طبق توافق محدود کرده بود. کارویژه قانون اقدام راهبردی افزایش توان هستهای ایران برای ایجاد موازنهی قدرت برای مذاکرات بود. در ماده۱ این قانون آمده است که « در راستای تأمین شروط نه گانه مقام معظم رهبری در خصوص توافق هسته ای، سازمان انرژی اتمی ایران موظف است بلافاصله پس از تصویب این قانون، جهت مصارف صلح آمیز نسبت به تولید اورانیوم با غنای بیست درصد(۲۰%) اقدام و سالانه به میزان حداقل یکصد و بیست کیلوگرم آن را در داخل کشور ذخیره کند. همچنین سازمان مذکور موظف است نیاز کشور برای مصارف صلح آمیز به اورانیوم با غنای بالای بیست درصد(۲۰%) را به طور کامل و بدون تأخیر تأمین کند.» در این ماده و مواد دیگر این قانون بر افزایش توان هستهای ایران تاکید شده است. این اقدام همان افزایش توان دیپلماسی ایران بود.
سوال این جاست که با عدم افزایش توان هستهای و بدون وجود این قانون، روحانی و تیم وزارت خارجه او چه راهکاری برای مذاکره داشتند؟ نابودی برنامه هستهای یا کشاندن مذاکرات به بخش هایی چون محدود سازی توان نظامی و موشکی؟
ماده ۶ این قانون هم اجرای تعهدات ایران را منوط به اجرای تعهدات طرف مقابل میکند. در این ماده آمده است که «دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است در صورت عدم اجرای کامل تعهدات کشورهای متعاهد از جمله کشورهای ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلستان، چین و روسیه) در قبال ایران و عادی نشدن روابط کامل بانکی و عدم رفع کامل موانع صادرات و فروش کامل نفت و فرآورده های نفتی ایران و برگشت کامل و سریع ارز منابع حاصل از فروش، دو ماه پس از لازم الاجراءشدن این قانون در مجلس شورای اسلامی، نظارت های فراتر از پادمان از جمله اجرای داوطلبانه سند (پروتکل) الحاقی را متوقف کند». این قانون برای طرف مقابل این پیام را داشت که اقدامات خلاف توافق صورت گرفته در برجام، توسط جمهوری اسلامی ایران بی پاسخ نمیماند. با این وجود روحانی این قانون را مانعی برای توافق در زمان خود میداند. سوال این جاست که با عدم افزایش توان هستهای و بدون وجود این قانون، روحانی و تیم وزارت خارجه او چه راهکاری برای مذاکره داشتند؟ نابودی برنامه هستهای یا کشاندن مذاکرات به بخش هایی چون محدود سازی توان نظامی و موشکی؟
|انتهای پیام|